سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اربعین روز وداع با حسین نیست

ارسال  شده توسط  زهرا مهدوی در 86/12/9 11:41 صبح

 

کربلا میمرد اگر زینب نبود

 

حسین جان باز اربعینی دیگر است .

در کنار مزارهای بی سر شما وعده گاه ماست .

به یادتان می گرییم تا بلکه داغ و آتش دل را با اشک دیده خاموش کنیم .

روز اربعین تو ، مولای من ، روز وداع نیست ، روز وعده گاه ماست .

روز یادآوری رشادتها و جهادها و مظلومیت رسول خدا و فرزندان صالح اوست .

حسین جان ، رفتی اما یادت در دلهاست .

حسین جان ، رفتی اما نامت بر دلها حک شده است .

حسین جان ، رفتی اما مهرت هرگز از دلها بیرون نمی رود .

مولایم ، نگاهم بر افلاک می رود تا فرزند صالحت را با چشم دل ببینم .

مولایم سزاوار نیست بیش از این منتظر بمانیم و در این دنیای ر زر و زور بی دیدن

 روی گل نرگست بمانیم .

مولای من تو را به محاسن در خون نشسته ات سوگند به درگاه خدا دعا کن تا بهار

زندگیمان را  از بوی عطر نرگس زهرا آکنده  کند .

 

اربعین حسین ابن علی (ع) تسلیت باد .

 


باز هم ندای : (هل من ناصرا ینصرنی )به گوش میرسد

ارسال  شده توسط  زهرا مهدوی در 86/11/8 10:25 عصر

سلام به همه دوستان و همراهانی که  خانه ی حقیرانه ام

را با قدومشان نور باران میکنند .

و سلام به یاران با وفای مولای مظلوم حسین (ع) که همیشه

 او را به یاد تشنگیش بسیار یاد میکنیم اما براستی او بیشتر از

 آب تشنه ی یاری کردن دین خدا بود و تشنگی ،تنها نشانه ی

کوچکی از  مظلومیت بزرگ او و فرزندان و یارانش بود .

پس بیاییم با یاری دین خدا و یاری فرزند صالحش او را شاد

کنیم که او تنها با سیاه پوشیدن  و اشک ریختن و .....

شاد نمی شود  و تنها چیزی که او را تا امروز پیروز دنیای

 پر هیاهو کرده  عشق اوست .

بیایید عشق مولا را با حمایت از فرزندش ، گل زیبای باغ

 امامت  و ولایت ، ترنم بهار جاودان نبوت و امام زمان خود ،

 برای  همیشه ی  تاریخ و برای همه نسل بشر جاودانه کنیم .

 

بیا مولا بیا جانم فدایت

میان هر دو چشمم جای پایت

بیا مولا ، بیا دورت بگردم

بیا تا دست خالی بر نگردم .

 

اللهم عجل لولیک الفرج  

 


سفر سوی محبان قابلم نیست

ارسال  شده توسط  زهرا مهدوی در 86/10/11 10:40 صبح

با وجودی که دلم پیش نوشته ها و همه ی دوستانم ا ست

 ولی باید با تاسف  بگویم : دیگر کمتر سعادت هم صحبتی

با شما عزیزان را دارم . با نوشته هایتان شادم کنید .

هر زمان که برایم مقدور بود به شما سر میزنم .

 

 التماس دعا


غدیر روز ولایت علی مبارک باد

ارسال  شده توسط  زهرا مهدوی در 86/10/5 11:52 صبح

غدیر می آید و با خود بوی حج آخرین پیامبر را می آورد

 و ترنم زیبای ولایت علی را که البته چه با بی رحمی

 نادیده گرفته شد .

اما هزار و چهارصد سال است که از پی هر بی وفایی که بود

 باز هم نامش زنده مانده است و برای دل مسلمانان

جهان مرحمی است و شادی بخش دلهای ماتم گرفته شان .

که می دانند اگر حقی نادیده گرفته شد اما این حق

گرفته شده ،نه از محمد (ص) و فرزندان پاکش گرفته شد

که از خدا گرفته شد و اوست حسابرس عادل .

عید غدیر می آید و همه ،دل شادند که نام علی بر بلندای

 آسمانها به نام تکمیل کننده ی دین خدا نوشته می شود.

علی را نام بردن هنر است

شیعه ی پاک علی بودن هنری والاتر .

 

عید سعید غدیر بر مسلمانان جهان

 مبارک باد . 

 


خوش آمدی مولای من

ارسال  شده توسط  زهرا مهدوی در 86/10/5 11:20 صبح

شور و شوق آسمانیان بر پاست

ز آن که هادی پا در جهان بگذاشت .

 

تولد امام هادی مبارک باد .

 


یا زهرا ، شکست قامت مولا به زهر جفا

ارسال  شده توسط  زهرا مهدوی در 86/9/20 3:19 عصر

 

به یادت گریه ها کردم شب و روز

ندای وا غریبا دادم ، شب و روز

تو  بودی  مرحم  درد  دل  من

جواد  کوچک  و  باغ دل   من

تو  رفتی  از  بر  این  شیعیانم

نشستی   تا  ابد  اندر  بر  من

جوادا ،  قصه ام   را  باز  گویم

فلک  را  در  مصیبت  باز  گویم

رضا   اندر   فراق   تو   نگرید

جهانی   از  غم   دوری  بگرید

جوان  بودی  نه وقت رفتنت بود

سپاه غم همیشه در برت  بود

برو   مولا  که  تو  تنها  نباشی

همه  جمعند  و  ما  تنها  باشیم

شهادت  را  برای  ما تو  بفرست

که این والا ترین نعمت ، تو بفرست .

 

به یاد جواد الائمه این وارث

 

 مولای غریب صلوات . 

 


گلستان سایه سار محبت خدا

ارسال  شده توسط  زهرا مهدوی در 86/9/14 4:9 عصر

به تو می اندیشم ، مهدی جان

تا به صحرا بنگرم ، صحرا پر از گل دیده ام

محو دیدارش شدم ، تنها تو آنجا دیده ام 

من، تو را در باغ و بستان و دریا دیده ام

 در بیابان و میان موج دریا دیده ام

باغ و بستان و بحر و دریا را به یک جا دیده ام

تا تو هستی بر دلم حاکم ، که را من دیده ام ؟

من نیازم باشد این مرحم که تو دادی به من

چون که طفلی گمشده ، من تازه مادر دیده ام

دست در دستم بنه ، ای خالق بنده نواز

من تو را در باغ و بستان ، با محبت دیده ام .


یا صاحب الزمان ادرکنی

ارسال  شده توسط  زهرا مهدوی در 86/9/7 3:33 عصر

با دلی آکنده از آرزو و قلبی مطمئن به خدا رجوع می کنم آنگاه که او مرا بخواند که تنها در تنهاییم او را

 

 دیدم و از او پیروی کردم .

 

 

هرگز از او گریزی نیست و در همه جا و در همه حال اوست که ما را میبیند و به ما نظر میکند .

 

 

هرگز بر او شریک نگیرید و او را فراموش نکنید وآنگاه که در دل ندای پاکی خود را شنیدید با تمام وجود او

 

 

 را صدا بزنید که اوست شنونده ی همه ی آرزوها و نداهای خلق . 

 

 


هفته بسیج گرامی باد

ارسال  شده توسط  زهرا مهدوی در 86/9/6 5:28 عصر

برای شادی روحشان ، صلوات

جنگ بود و حمله دشمن ، امام فرمود برای حفظ اسلام باید

 برخواست و همه پیر و جوان به سوی جبهه ها رفتند و چه

بی مدعا رفتند و با تمام وجود با دست خالی اما دلی پر از

 امید  به خدا در مقابل دشمن تا دندان مسلح رفتند و مانند

 کوه استوار  ایستادند که ما را از هجوم طوفانهای ستم

 حفظ کنند و چه مردانه جنگیدند و چه با رشادت مانند

مولایشان حسین و یارانش بر زمین افتادند .

بیاییم اگر آنها حسینی رفتند ، ما نیز زینبی از خونشان و

 راهشان و کلامشان که همه یاد مهدی زهرا بود ،دفاع

 کنیم و پا بر روی خونشان نگذاریم .

روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد .

 

یاد امام و شهدا         دل و می بره کرببلا


با هم به کمک مستضعفین عالم رویم حتی به کلمه ای

ارسال  شده توسط  زهرا مهدوی در 86/8/23 8:58 صبح

  به نام خدای بزرگ و آفریننده ی همه ی خوبیها .

شکر ایزد منان را که توفیق داد تا در کنار عزیزانی باشم که همه از محبت و از

 عشق به الله سرشارند.

در این دنیای پر هیاهوی ماشینی و دور از محبت ، بسیار کم هستند کسانی که محبت

را با تمام دنیا عوض نمی کنند .

باید درس گرفت از این همه تنهایی و غفلت نه اینکه چشممان را به رویشان ببندیم .

می دانید اگر برای درس گرفتن به این همه نفرت و تنفر و دوری از یکدیگر بیندیشیم

 می توانیم راهی بیابیم که به دام بدبختیها و دشمنی ها که همه از جانب شیطان لعین است

 گرفتار نشویم ولی اگر چشمها را ببندیم به راستی چه خواهد شد ؟

همین دوریها و بدبختیهای نسل امروز که در تمام دنیا پر شده و جا را برای جولان بازی

ظالمین فراهم کرده از همین جا  سر چشمه می گیرد.

چشمها را بسته ایم و نشسته ایم که چه خواهد شد .

آیا خداوند اینگونه ما را آفریده ؟ آیا این خالق زیباییها و محبتها از ما این را خواسته که

تنها به خود فکر کنیم و چشمهایمان را  به روی همه ی بدیها و خوبیها ببندیم و بنشینیم و

 تنها به این بیندیشیم که دست بر کلاه خود بگذاریم که باد آن را نبرد ؟

پس نتیجه ی داشتن عقل و خرد چیست ؟ چرا پیام آوران خوبی و محبت را با ستم کشتند ؟

 آیا اینها همه یک اتفاق بوده ؟

آری در تمام دنیا عده ای شده اند زور گو و عده ای مظلوم و عده ای هم تماشاچیان

بی طرف که نمی گویند شاید جوابش را روزی دست تقدیر به آنها نشان دهد و همین

زور گویان عالم روزی هم ، آنها را آواره و سرگردان کنند و عزیزانشان  را در

 کنارشان پرپر کنند .

آری به راستی اگر فکر کنیم که شاید روزی ما به جای مردم فلسطین و افغانستان و

 همه ی کشورهای تحت ستم باشیم هرگز به دنبال داشتن آسایش دنیا ، در مقابل این

 همه زور گویی و خون ریزی و آدم کشی ، ساکت نخواهیم نشست .

به امید آن روز که همه بیندیشند و از این نعمت والای خدا که

 فقط درمیان  همه ی موجودات به ما که انسان هستیم داده شده

استفاده کنند و پایه های ایمان را محکم کنند و ریشه های ستم را بخشکانند .

 

 

 


   1   2   3      >